نکته اول: چون اراده طهارت و وضو کردی، متوجه آب بشو آن سان که متوجه رحمت حق شوی زیرا که حقتعالی قرار داده آب را کلید تقرّب به خود و مناجات خویش و راهنمای بساط خدمات خود.

 شرح: تأویل آب به رحمت الهی از آن روست که آب از مظاهر اسماء جمیله و از نشانه های لطائف خداوندی است و ایضاً از نشانه های ظهور و سریان اسم حی در عوالم. کما قال تعالی و جَعَلْنا مِنَ الماء کُلَّ شَیءٍ حَیء  ، چون مؤمن دائم خود را در معرض رحمت الهی قرار می دهد و پیوسته درصدد کسب رضا و خشنودی اوست اگر رو به نماز می کند رو به رحمت خاصه می کند پس قبل آن باید که از رحمت تامه پاکیزه شود و دل را منور به انوار رحمت الهی بگرداند و خود را مصفا دهد آنگاه عزم ورود به نماز کند مَثَل مؤمن خاص، مَثل آب است. با دیگران می آمیزد و پاک می کند، در عین اینکه خود پاک است و رحمت الهی یعنی همین . و انسان کامل چون دارای مقام برزخیت کبری و رحمت رحمانیه و رحیمیه خداوند است و بالاتر که خود رحمت الهی و اسم او شده است خاصیتی که دارد آن است که تجلی می دهد رحمت الهی را و بسط بسائط فیض می نماید خود بهره می برد و به دیگران بهره می رساند. و هو قوله تعالی و رحمتی وَسِعَت کل شی ، از دیدن آب برای سالک دلایل و عبرتهای بسیار آشکار شود اول آنکه باید بداند آب مظهر رحمت الهی است و چون رو به آب و وضو گرفتن می آورد و به رحمت پروردگار آورده است دوم آنکه باید به خواص آب بیندیشد و با خود تطبیق دهد و دانا باشد به اینکه همچنانکه رحمت الهی گناهان را پاک می کند آب نیز قذارات ظاهری را از بین می برد باید تفکر کند چگونه قذارات باطنی و روحانی خود را پاک کند و به کدام آب قادر است توجه تعینات و کثرات را از خود دفع کند زیرا که هر لوثی ر ا رحمتی و هر سیاهی را سفیدی از بین می برد قذارات ظاهری را با آب دنیوی، قذارات باطنی و معاصی را با آب توبه، آلودگی التفات به ماسوی الله را با آب فنا و لوث تلوین را با آب تکوین بشوید و از بین ببرد آنچه که اهل الله از معاصی می فهمند با آنچه من و تو درک می کنیم تفاوت از زمین تا آسمان است منظورم آن است که «آب رحمت حق در هر نشئه ای از نشأت وجود و در هر مشهدی از مشاهد غیب و شهود نزول و ظهور کند تطهیر ذنوب عبادالله نماید موافق با آن نشئه و مناسب آن عالم»4

فتفکَّر فی صفاء الماء و رقَّتِه و طُهِره و بَرَکته و لُطف اِمتزاجِه بکُلِّ شَیءٍ.5

نکته دوم: در طهور است و آن یا آب است و آن در این باب اصل است و یا ارض است ، که یکی محل ظهور اسم حی است و دیگری قیوم و این دو از اسماء ذاتیه الهیه اند. توجه به یکی توجه به لطف و رحمت الهی است که نوید قرب و امید رهایی می دهد و توجه به دیگری توجه به دوری و بُعد از حق و خاکساری و تواضع و مذلت و مسکنت می دهد با آن انسان سالک خود را به حق نزدیک و با دیگری خود را از حق دور می بیند سر آنکه در طهارت اصل آب است نیز همین است. تا زمانی که رحمت الهی و غفران خداوندی در کار است، یأس و ناامیدی و دوری از حق معنایی ندارد و چون آب نبود بنده سالک باید بفهمد خاکساری و فقر و فاقه خود را با توجه به خاک و غرور و تکبر را که از امهات معاصی است از خود دور کند پس «انسان سالک برای وصول به مقصد اعلی دو راه دارد. یکی از آن دو سیر الی الله است با توجه به مقام رحمت مطلقه و خصوصاً رحمت رحیمیه که رحمتی است که هر موجودی را به کمال لایق خود می رساند... و چون دستش از آن بواسطه قصور ذاتی یا تقصیر کوتاه شد و فاقد آب رحمت شد چاره ندارد جز توجه به ذل و مسکنت و فقر و فاقة خود. (سرالصلات امام خميني )

 

اولین مرحله وضو شستن صورت است.
صورت در عربی به معنای وجه می باشد. و ما در نماز با این وجه به مواجهه. رویایی و دیدار معبود و معشوقمان می رویم. بنابراین با شستن صورت پاک شدن وجهِ مواجهه با حق تعالی را از غیر او اعلام می داریم.
با شستن صورت می گوییم:
پروردگارم!
به مواجهه. رویارویی و ملاقات با تو می آیم و بدین وسیله صورتم را از غیر تو می شویم.
تنها و تنها به تو می نگرم.
تنها و تنها به تو می اندیشم.
تنها و تنها از تو استمداد می طلبم.

به او ميگويي خدايا اين چشم و زبان مرا از گناه و آلودگي دور كن تا با سفيدي و پاكي با تو ديدار كنم و اين سر پاك كنندگي نماز است كه ظاهر را با آب پاك و پاك كننده مي شويي و باطن را با توجه به خدا و توبه جلا مي دهي .  
دومین مرحله شستن دست راست می باشد:
و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین
بله!
با شستن دست راست همه خوبان. همه نیکان. صالحین و همه افرادی که در زندگی ما نقش و تاثیر مثبتی داشته اند را مد نظر می آوریم.
به خودمو و به خدای خودمون قول میدیم که از آنها درس بگیریم و نهایت سهی خودمون را بکنیم تا مثل آنها شویم. اصحاب يمين در قيامت را ياد آور مي شويم و سعادت ابدي كه نصيب آنان خواهد شد از خاطر عبور مي دهيم و دعا و آرزو ميكنيم از آنان باشيم . پس از گناهاني كه با اين دست انجام داده ايم با ياد آوريش توبه ميكنيم و از آنان بيزاري ميجوييم باشد كه حق صاحب رحمت ما را از آنان پاك كند . ياد دست رحمت خدا مي افتيم كه بي عدد و حساب مي بخشد و عنايتش همه را در خود گرفته و مي فشارد اي بسا كه هر دو دست خدا يمين است و رحمت هردو عنايت است و بخشش .
سومین مرحله شستن دست چپ می باشد.
و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال
با شستن دست چپ کلا همه بدها و بدیها را در ذهن مرور می کنیم و
اولا از آنها و فعل آنها انزجار می جوییم.
ثانیا طلب هدایت برای آنها می کنیم.
و با پروردگار خود میثاقی می بندیم تا مثل آنها نباشیم و نشویم.

بار پروردگارا نكند ما هم در قيامت جزء‌ اصحاب بد و سياه باشيم از تو ميخواهم گناهانم را ببخشي و مرا با دشمنانت در يكجا جمع نكني
مرحله چهارم مسح سر می باشد.
در هنگام مسح سر دو فرشته ثبت اعمال به نامهای رقیب و عتید را به نظر می اوریم.
در اینجا به یاد اعمال خود می افتیم.
و اگر در این مرحله بنده از گناه خود شرمگین و شرمسار شد خداوند به حرمت همین شرم او همه گناهان او را خواهد آمرزید.
و خالي از لطف نيست كه ذهن و خيال خود را در اين مرحله از غير خدا خالي كنيم ، به سوي او توجه كنيم و  فقط به او بيانديشيم .

مرحله پنجم و آخرین مرحله
مسح پا
پا پایین ترین نقطه بدن انسان است.
پست ترین مقام انسان هم حیوانیت است.
نكند من هم انسانيت را با لذت زود گذر دنيا عوض كنم و وجه انساني را در باطن به حيوانيت تبديل كنم اي خداي مهربان خود دست من بگير كه كم تر از آني اگر از من رو گرداني از عزت انساني به ذلت حيواني سقوط خواهيم كرد

تو خود قضاوت كن اگر هر روز براي پنج وعده نماز اينگونه وضو بگيريم و براي تبرك و لقاي حق دائم الوضو باشيم چگونه در ما اثر نور خواهد گذاشت و چگونه ما را بالا خواهد برد و چون اين مقدمه نماز با اين كيفيت انجام شود نماز نيز اوج ميگيرد و ما را با خود به معراج مي برد .